گل نرگس

گل نرگس - مهدویت - شعر - عکس - مقاله - حکایت - نوشته ادبی و ... حضرت مهدی (عج)

گل نرگس

گل نرگس - مهدویت - شعر - عکس - مقاله - حکایت - نوشته ادبی و ... حضرت مهدی (عج)

مولای من !

مولای من!
            بی‌آمدنت
     هر کار ناتمام است
که زمین در عطش عدالت می‌سوزد
                                    و آسمان را
                غمباد چرکینی است
                              که جز به گریه نخواهد مرد
                آه که بی تو
             بر زمین خدا چه‌ها رفت
ـ و بر ما ـ
                                           بی تو ابرهای سترون
          دل را در حسرت شکفتن
                                          در حسرت سبز ماندن
                   به گریه نشاندند
          بی تو دریا را
به جرم خروش
                     تازیانه زدند
             و کوه را
                 به گناه ایستادن
به گلوله بستند
        بی‌ تو قناری‌های عاشق را
بر نطعی خارینه
                      سر بریدند
                                   بی تو صحرا صحرا شقایق را
                     در نفس سمومی زهرناک
         خاکستر کردند
                  بی‌ تو زمین به کسالت تن داد
        و آسمان به اسارت رخوت
اما دل‌های ما
        هیچ‌گاه تسلیم کسالت نشد
                                             و دست‌هایمان
                 تا قلّه‌ای بر پیشانی آسمان
          بالا رفت
و دعای فرج خواندیم
                            و نماز را
       با شمشیر، قامت بستیم
بی تو... 
  بی تو...

میرهاشم میری

امکان دیدار ...

امکان شرفیابی به خدمت حضرت امام عصر علیه‌السلام در غیبت کبری
پرسش:
نموده‌اند که با سندهای معتبر، در کتابهای مشهور ثبت و ضبط است. با اینکه در نامه حضرت به علی بن محمد سمری نایب چهارم از «نواب اربعه» در عصر غیبت صغری، اعلام شده است که:
«غیبت کامل آغاز شده و هر کس پیش از «خروج سفیانی» و «صیحه آسمانی» ادعای مشاهده نماید، کذّاب و مفتری است».

بنا بر این چون آن حکایات به هیچ وجه قابل خدشه نیست، این توقیع را چگونه باید تفسیر کرد؟
پاسخ:
این توقیع، اعلام پایان یافتن «غیبت صغری» و شروع «غیبت کبری» است در آن به جناب «علی بن محمد سمری» امر شده است که به احدی وصیت ننماید که بعد از او قائم مقام او و نایب خاص باشد و نیز اعلام صریح بطلان ادعای افرادی است که در غیبت کبری، ادعای نیابت و سفارت خاصه و وساطت بین امام و مردم می‌نمایند.
بنابر این، چنانکه بعضی بزرگان هم فرموده‌اند، ممکن است مراد از اینکه «مدّعی مشاهده» کذاب و مفتری خوانده شده است، کسانی باشند که ادعای نیابت کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه بین امام و مردم معرفی نمایند; و همین حکایات و وقوع تشرف اشخاص به خدمت آن حضرت هم، قرینه و دلیل است براینکه در این توقیع، نفی مطلق مشاهده و شرفیابی مراد نیست، بلکه مقصود نفی ادعائی است که دلیل بر تعیین شخص خاصی به نیابت باشد.
ممکن است مراد از نامه مذکور نفی ادعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنی اگر کسی مشاهده و ارتباط را به اختیار خود ادعا کند، به این صورت که هر وقت بخواهد خدمت امام علیه‌السلام شرفیاب می‌شود یا ارتباط پیدا می‌کند، کذّاب و مُفتری است و این ادعا از احدی در غیبت کبری پذیرفته نیست، یا اینکه چنین کسی که این سمت را به راستی داشته باشد، پیدا نخواهد شد و اگر هم کسی آن را دارا باشد، از دیگران مکتوم می‌دارد و به کسی اظهار و افشا نمی‌نماید.
بنابر این، هم شرفیابی اشخاص به حضور آن حضرت ثابت است و هم کذب و بطلان ادعای کسانی که در غیبت کبری ادعای سفارت و نیابت خاصّه و وساطت بین آن حضرت و مردم را می‌نمایند، معلوم است.

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی

ابراز دوستى به حضرت مهدى علیه السلام وظیفه‏اى در عصر غیبت

«ابراز ارادت‏» به ساحت قدسى حضرت مهدى علیه‏السلام، از مهمترین وظایفى است که منتظران آن امام عزیز در عصرغیبت دارند. این مهم مفهومى است که مى‏تواند مصادیق مختلفى داشته باشد مانند دادن صدقه به قصد سلامتى آن امام همام، هدیه کردن ثواب اعمال واجب یا مستحب به آن حضرت و مواردى از این قبیل.

تردیدى نیست که این ابراز ارادت، گذرگاهى جهت ازدیاد معرفت و محبت نسبت‏ به آن عزیز غایب از نظر است و معرفت و محبت، معبرى است تا به آن امام بزرگوار تقرب بیشترى حاصل کنیم . این نوشتار را به دو مصداق موضوع یاد شده اختصاص داده‏ایم:

اول:

دادن صدقه به قصد سلامتى امام عصرعلیه‏السلام، از جمله تکالیفى است که منتظران آن امام بزرگوار در عصرغیبت ‏بر عهده دارند. بدون شک آن حضرت بى‏نیاز از آن است که منتظران، براى سلامتى‏اش صدقه بدهند، ولى همان طور که گفته شد، ابراز ارادت به آن بزرگوار و اعلام تبعیت از آن حضرت نشانه‏ها و علائمى دارد که از آن جمله مى‏توان علاقه به سلامتى حضرتش را عنوان نمود. و این کار- همان طور که در زندگى شخصى خودمان با دادن صدقه تامین مى‏شود – نسبت ‏به آن امام بزرگوار هم سارى و جارى است. مضافاً این که بنا به روایتى از رسول مکرم اسلام؛ هیچ بنده‏اى ایمان نیاورد مگر آن که من نزد او از خودش محبوبتر باشم، و خاندانم از خاندانش نزد او محبوبتر باشند و عترت من نزد او از عترت خودش محبوبتر باشند و ذات من از ذات خودش نزد او محبوبتر باشد. (1)با این حساب، اگر براى سلامتى خود، یا خانواده خودمان صدقه مى‏دهیم، این کار براى کسى که از ما و خاندانمان عزیزتر است اولى مى‏باشد؛ و چه کسى در این خصوص عزیزتر و شایسته ‏تر از حضرت مهدى علیه‏السلام؟ بر همین اساس است که مرحوم «سید بن طاووس‏» به فرزندش چنین سفارش مى‏کند:
«... پس در پیروى و وفادارى ... نسبت ‏به آن حضرت به گونه‏اى باش که خداوند و رسول او و پدران آن حضرت و خود او از تو مى‏خواهند و حوائج آن بزرگوار را بر خواسته‏هاى خود مقدم بدار؛ آن هنگام که نمازهاى حاجت را به جاى مى‏آورى، صدقه دادن از سوى آن جناب را پیش از صدقه دادن از سوى خودت و عزیزانت قرار بده ...» (2)
چه نیکوست منتظران امام عصرعلیه‏السلام، روزانه به قصد سلامتى آن امام همام مبلغى به نیازمندان صدقه بدهند.
بدیهى است آن حضرت را به این صدقات نیازى نیست، ولى همان طور که گفته شد این کار ابراز ارادت به ساحت قدسى آن امام شریف و گذرگاهى است تا کسب محبت و تقرب به آن بزرگوار حاصل آید. مضافاً این که برحسب روایات متعدد، اعمال ما هر از چند گاه خدمت‏ حضرتش عرضه مى‏شود و چون آن بزرگوار، این مقدار وفادارى را از ناحیه منتظرانش مشاهده کنند، خرسند مى‏گردند و کدام توفیق براى منتظران از این بالاتر که لبخند رضایت و خرسندى بر لبان امام خود - که جان عالمیان فدایش باد - بنشانند؟ و اگر ما عملا خواستار سلامتى حضرتش باشیم و در این راه از بذل مال دریغ نکنیم، آیا آن منبع فیض، سلامتى ما را از خداوند نخواهد خواست؟

دوم:

هدیه دادن ثواب اعمال مستحب به آن امام شریف از دیگر مصادیق ابراز ارادت به آن حضرت است. در زندگى روزمره هدیه و چشم ‏روشنى گذرگاهى براى اعلام دوستى و نیز رفع کدورتها است. روایات فراوانى از پیامبراکرم صلى‏الله علیه ‏و آله، در این خصوص وارد شده است. به دو روایت‏ بسنده مى‏کنیم:- به یکدیگر هدیه بدهید تا رشته محبتتان استوار شود؛ زیرا هدیه محبت را بیفزاید و کینه و کدورت را از میان ببرد. (3)

همچنین آن بزرگوار فرمود:
- هیچ کس نباید هدیه برادرش را رد کند، اگر توانست آن را عوض دهد. (4)
هدیه کردن ثواب و پاداش اعمال پسندیده به امام عصرعلیه‏السلام، از زیباترین و مستقیم ‏ترین راه هایى است که بیانگر ابراز محبت و وفادارى به آن حضرت است و همان طور که در بحث صدقه به قصد سلامتى آن امام همام گفته شد؛ آن بزرگوار را به این هدایا نیازى نیست، بلکه ما به ابراز مودت و دوستى نسبت ‏به آن حضرت نیازمندیم و براى رسیدن به این مطلوب، کدام راه مستقیم‏تر از هدیه کردن پاداش اعمال نیکو به آن امام عزیز؟
مرحوم «صدرالاسلام همدانى‏» در کتاب «تکالیف الانام فى غیبة الامام‏» یا «پیوند معنوى با ساحت قدس مهدوى‏» مى‏نویسد:
از جمله تکالیف بندگان در عصر غیبت امام عصرعلیه‏السلام، هدیه کردن ثواب طاعات و عبادات اعم از واجب و مستحب به آن حضرت و پدران بزرگوار ایشان است؛ زیرا این کار باعث قبولى عبادات و ازدیاد طاعات زیاد بنده خواهد شد.

و در ادامه و به نقل از « سید بن طاووس‏» روایتى را چنین مى‏آورد:
کسى که ثواب نماز خود را - چه واجب و چه مستحب - براى رسول خدا صلى‏الله علیه ‏و آله، امیرمؤمنان و اوصیاى گرامى او قرار بدهد، خداوند ثواب نمازش را چند برابر مى‏کند ... و پیش از جدا شدن روح از بدنش به او مى‏گویند: اى فلان! دلت ‏خوش و چشمت روشن باد بدانچه خداوند متعال براى تو مهیا کرده است ... .(5)

هدیه کردن پاداش اعمال به امام عصرعلیه‏السلام، منحصر به ثواب نماز نیست، ثواب و پاداش هر گونه اعمال خیر را مى‏توان مشمول این نکته قرار داد. چنان که مرحوم «سید محمد تقى موسوى اصفهانى‏»، قرائت قرآن و غیره را مشمول این نکته دانسته است. (6)همچنین مرحوم طبرسى در«النجم الثاقب‏» حج کردن به نیابت از سوى آن حضرت را عنوان نموده و این کار را از قدیم در میان شیعیان امرى مرسوم دانسته است. (7)
هدیه نمودن پاداش اعمال نیک به ساحت قدسى حضرت مهدى علیه‏السلام، امر پیچیده‏اى نیست و به مقدمات عریض و طویلى نیاز ندارد، همین که انسان نیت کند ثواب این عمل نیک هدیه‏اى براى امام عصرعلیه‏السلام باشد، کفایت مى‏کند. چنان که راوى از امام سؤال کرد چگونه نماز خود را هدیه کند؟ امام جواب داد: ثواب نماز خود را براى پیامبر صلى‏الله علیه ‏و آله، و یا هر کدام از ائمه علیهم‏السلام، نیت مى‏کند و پس از سلام نماز بگوید: اللهم انت السلام و منک السلام یا ذاالجلال و الاکرام، صلى الله على محمد و آل محمد.» اینها رکعاتى بود هدیه به بنده‏ات محمد بن عبدالله ... .» (8)

طبیعى است که این هدیه مى‏تواند به هر کدام از معصومین دیگر از جمله حضرت مهدى علیه‏السلام تعلق بگیرد. از اینها بگذریم هدیه دادن پاداش اعمال نیک به حضرت ولى‏عصرعلیه‏السلام، همان طور که گفته شد موجب قبولى و ازدیاد پاداش اعمال مى‏گردد و در حقیقت این کار مُهر تضمینى است‏ بر قبولى عمل به شرط برخوردارى از سایر شرایط.
چه نیکو و پسندیده است که منتظران در غیبت امام خود، به آن حضرت ارادت ورزند و با دادن صدقه به قصد سلامتى آن حضرت و نیز اهداى پاداش اعمال پسندیده - چه واجب و چه مستحب - به آن عزیز غایب از نظر اعلام محبت کنند.

..................

پى‏نوشت ها:
1 . سید محمد تقى اصفهانى، مکیال المکارم، ترجمه، ج‏2، ص‏297.
2 . همان، ص ‏288/ النجم‏الثاقب، ترجمه، ص‏773 .
3 . نهج ‏الفصاحه،حدیث 1189 .
4 . همان، حدیث 2536.
5 . صدرالاسلام همدانى، پیوند معنوى با ساحت قدس مهدوى، ص ‏225.
6 . سید محمد تقى اصفهانى، در دوران غیبت امام مهدى علیه‏السلام، چه کنیم؟ ص‏11.
7 . النجم ‏الثاقب، ترجمه، ص‏774 .
8 . مهر محبوب، سید حسین حسینى، ص‏86 .


سایت تبیان

تبریک میلاد امام زمان (عج)

فرا رسیدن میلاد منجی بشریت حضرت صاحب الزمان (عج) بر همه چشم انتظاران آن حضرت مبارک باد .


مدیر وبلاگ : وحید اسدی   -   Ir02x6@Gmail.com 

بقیة الله ؛ انسان کامل

امام خمینی(ره) در مورد وجود مقدس آقا امام زمان (عج) که انسان کامل هستند می‌فرماید:

می‏گویند: «والعصر انْ الانسانَ لفی خُسر .» "عصر"، انسان کامل است، امام زمان علیه السلام است؛ یعنی عصاره‏ همه‏ موجودات. قسم به عصاره‏ همه‏ موجودات؛ یعنی قسم به انسان کامل. (1)

"عصر"، هم محتمل است که در این زمان حضرت مهدی علیه السلام باشد یا انسان کامل باشد که مصداق بزرگش رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه هدی علیهم السلام و در عصر ما حضرت مهدی علیه السلام است. قسم به عصاره‏ موجودات عصر، فشرده‏ موجودات، آن ‏که فشرده‏ همه‏ عوالم است. یک نسخه است، نسخه‏ تمام عالم. همه‏ عالم در این موجود، در این انسان کامل عصاره شده است و خدا به این عصاره قسم می‏خورد. (2) 

حضرت مهدی علیه السلام، ابعاد مختلفه دارد که آن ‏چه که برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست. (3) 

ماه شعبان، شب نیمه‏ شعبان دارد که تالی لیلة القدر است. ماه رمضان، مبارک است، برای این که لیلة القدر دارد. و ماه شعبان، مبارک است‏ برای این که نیمه‏ شعبان دارد.

ماه رمضان مبارک است، برای این که نزول وحی در او شده است ‏یا به عبارت دیگر؛ معنویت رسول خدا، (صلی الله علیه و آله) وحی را نازل کرده است. و ماه شعبان معظم است‏ برای این که ماه ادامه‏ همان معنویات ماه رمضان است. این ماه مبارک رمضان، جلوه‏ لیلة القدر است که تمام حقایق و معانی در او جمع است. و ماه شعبان، ماه امامان است که ادامه‏ همان است. در ماه مبارک رمضان، مقام رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ولایت کلی الهی، بالاصالة تمام برکات را در این جهان بسط داده است و ماه شعبان، که ماه امامان است، به برکت ولایت مطلقه، به تبع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) همان معانی را ادامه می‏دهد ... .  

همان طوری که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی علیه السلام نیز، همان طور حاکم بر جمیع موجودات است . آن، خاتم رسل است و این، خاتم ولایت. آن، خاتم ولایت کلی بالاصالة است و این، خاتم ولایت کلی به تبعیت است . (4) 
.................
پی‌نوشت‌ها:
1- صحیفه‏ نور ، ج 7، ص 225 . 
2- همان، ج 12، صص 170- 171 . 
3- همان، ج 20، ص 83 . 
4- همان، ج 20، ص 249 .

سایت تبیان

انتظار یعنی مقابله با ظلم

امام خمینی(ره) ضمن سخنانی انتظار را معنا کرده و در مورد نحوه انتظار می‌فرماید:
ما منتظران مقدم مبارکش، مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولی عصر علیه السلام حاکم کنیم و از تفرقه و نفاق و دغل‏بازی بپرهیزیم و رضای خداوند متعال را در نظر بگیریم. (1) 

برای این ‏که گسترش بدهند عدالت را . برای این ‏که حکومت را تقویت کنند. برای این ‏که ان شاءالله، اسلام را به آن طور که هست، در این مملکت پیاده کنیم و مسلمین جهان نیز اسلام را در ممالک خودشان پیاده کنند و دنیا، دنیای اسلام باشد و زور و ظلم و جور از دنیا برطرف بشود و مقدمه باشد برای ظهور ولی عصر ارواحنا له الفداء . (2) 

این چیزی که ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی‏شود. بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست . (3) 

فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم . کار را هم‏چو بکنیم که مهیا بشود عالم، برای آمدن حضرت علیه السلام . (4) 
.................
پی‌نوشت‌ها:
1- صحیفه‏ نور ، ج 15، ص 22 . 
2- همان، ج 15، ص 170 . 
3- همان، ج 19، ص 154 . 
4- همان، ج 20، ص 199 .

سایت تبیان