گل نرگس

گل نرگس - مهدویت - شعر - عکس - مقاله - حکایت - نوشته ادبی و ... حضرت مهدی (عج)

گل نرگس

گل نرگس - مهدویت - شعر - عکس - مقاله - حکایت - نوشته ادبی و ... حضرت مهدی (عج)

وظایف عصر غیبت

با توجه به مجموع روایات، وظایف زیر در زمان غیبت استنباط مى‏شود:

الف: صبر
در روایتى امام رضا علیه‏السلام مى‏فرماید:

ما احسن الصبر و انتظار الفرج، اما سمعت قول الله تعالى «فارتقبوا انى معکم رقیب».(1) و قوله عزوجل: «فانتظروا انى معکم من المنتظرین،(2) فعلیکم بالصبر، فانه انما یجیى‏ء الفرج على الیأس و قد کان الذین من قبلکم اصبر منکم.»(3)؛ چه قدر نیکو است صبر و انتظار فرج. آیا نشنیدى این سخن خداوند را که: فارتقبوا اِنّى معکم رقیب. و این سخن او که: فانتظروا اِنّى معکم من المنتظرین؛ «منتظر باشید من هم با شما در انتظارم.» همانا فرج پس از ناامیدى مى‏آید و کسانى که قبل از شما بودند صبورتر از شما بودند.تعبیر «علیکم بالصبر» صراحت دارد، در این که وظیفه شیعیان در عصر غیبت، صبر بر فراق است.

ب: انتظار
هر چند از روایت بالا وظیفه انتظار نیز به خوبى معلوم مى‏شود، ولى درباره انتظار باید گفت: پیامبر و ائمه اطهار با تأکید بسیار بر این امر پاى فشرده‏اند؛ در روایتى از پیامبر صلى‏ الله ‏علیه‏و ‏آله مى‏خوانیم که فرمود: «افضل اعمال امتى انتظار الفرج»(4)؛ برترین اعمال امت من انتظار فرج است. على علیه‏السلام در پاسخ کسى که از وى پرسید: «اى الاعمال احب الى اللّه عزوجل؟» فرمود: «انتظار الفرج»(5)؛ کدام عمل نزد خداوند محبوب‏تر است. فرمود: انتظار فرج. در روایت دیگرى امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:
«اقرب ما یکون العبد الى اللّه عزوجل و ارضى ما یکون عنه اذا افتقدوا حجة اللّه فلم یظهر لهم و حجب عنهم فلم یعلموا بمکانه... فعندها فلیتوقعوا الفرج صباحا و مساءً»(6)؛ نزدیک‏ترین حالت بنده به خداوند و راضى‏ترین چیز نزد او این است که هرگاه حجت خدا از آن‏ها پنهان شود و برایشان ظاهر نشود و از آن‏ها پوشیده شود و مکانش را ندانند در این هنگام صبح و شام منتظر فرج او باشند.
پر واضح است که انتظار بر دو قسم است:

انتظار می تواند منفی یا مثبت باشد .
در انتظار منفی ، منتظر بودن بیش‏تر به شکل منفى و همراه با سستى صورت مى‏گیرد، اما انتظار مثبت، پویا و همراه با علم و عمل است. مؤید این سخن، کلام امام سجّاد علیه‏السلام است که مى‏فرماید:
«المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان، لان اللّه تعالى ذکره، اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفة ما صارت به الغیبة عند هم بمنزلة المشاهدة، و جعلهم فى ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدى رسول اللّه صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله بالسیف، اولئک المخصلون حقا، و شیعتنا صدقا، و الدعاة الى دین اللّه سرا و جهرا»(7)؛ منتظران ظهور او برترین اهل هر زمانند؛ زیرا خداوند متعال به آنها عقل و فهم و شناختى عطا فرموده است که غیبت در نزد آنان به منزله مشاهده گردیده است. و آنان را در آن زمان به منزله مجاهدان با شمشیر در پیش روى رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله قرار داده است. آنان حقیقتا خالصند و شیعیان راستین و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند.
منتظر واقعى در بعد علمى، آن چنان معرفتى دارد که غیبت براى او همانند مشاهده است؛ یعنى در شناخت امام زمان خود، شک و تردید ندارد و در بعد عملى آشکارا و نهان به دعوت و تبلیغ مشغول است.
اگر منتظر منفى دست بر دست مى‏گذارد و به بهانه این که کارى از ما ساخته نیست و کارى براى زمینه سازى ظهور نمى‏کند، منتظر مثبت شب و روز بر علم و معرفت و عمل خود مى‏افزاید، خود را آماده ظهور مى‏نماید، و تلاش دارد تا خود را از سنخ منتظر کند.
چکیده سخن آن که در انتظار مثبت ایمان به غیب، گرایش به عدالت، تنفر از ظلم، اعتراف به حق و دعوت به خیر و صلاح نهفته است.

ج: دعا
در برخى روایات عمده‏ترین وظیفه عصر غیبت را دعا دانسته‏اند؛ از جمله در توقیع اسحاق بن یعقوب که به وسیله محمدبن عثمان دریافت شده است، فرمود: «و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فان ذلک فرجکم».(8)

د: انقطاع
در روایتى از امام صادق علیه‏السلام مى‏خوانیم که فرمود: «ان هذا الامر لایأتیکم الا بعد ایاس... همانا این امر - ظهور مهدى(عج)- نمى‏آید شما را مگر پس از ناامیدى».(9) و در روایت دیگرى از امام رضا علیه‏السلام مى‏فرماید: «فانه انما یجیى‏ء الفرج على الیأس و قد کان الذین من قبلکم اصبر منکم».(10) همانا فرج پس از ناامیدى مى‏آید و کسانى که پیش از شما بودند صابرتر از شما بودند.
این بدان معنا است که تا بشریت چشم امید به قدرت‏هاى غیر الهى داشته باشد، عطش عدالت مهدوى در او وجود ندارد و آن گونه که بایسته و شایسته است، مهدى‏جو و مهدى‏خواه نخواهد بود.
.....................

پی‌نوشت‌ها:
1.هود/ 93 

2.بحارالانوار، ج 52، ص 129؛ اعراف / 71
3. بحارالانوار، ج 52، ص 129
4. بحارالانوار، ج 52، ص 122
5. بحارالانوار، ج 52، ص 122
6. بحارالانوار، ج 52، ص 95
7. بحارالانوار، ج 52، ص 122، و یوم الاخلاص، ص 203
8. بحارالانوار، ج 52، ص 92، و حایرى یزدى (بارحینى)، الزام الناصب، ج 1، ص 428
9. بحارالانوار، ج 52، ص 111
10. بحارالانوار، ج 52، ص 129 و110


محمد فاکر میبدى


کلید فهم ( مروری بر دعای ندبه )

اشاره:

دعا و توسل، دو نیاز آدمی و دو بال پرواز او برای فرار از دل‏مردگی حاکم بر فضای زندان دنیا هستند. همین امر انسان را بر آن می‏دارد تا در پی دست‏یابی به عواملی باشد که او را در راه درک مفاهیم ادعیه و زیارات یاری می‏رسانند. در میان این عوامل، دقت در فرازهای دعا، سهم بسزایی در فهم معنای روح‏بخش آن ایفا می‏کند; یعنی فهم سیر و انتقالاتی که برای تربیت روح انسان‏ها در نیایش‏های معصومین علیهم السلام است.

ما در این نوشتار کوتاه در صدد آنیم تا با چنین دیدگاهی، به بیان مختصر ارتباط بین فرازهای دعای شریف ندبه بپردازیم.

 فرازهای دعا

این دعا از چهار فراز تشکیل شده که با یکدیگر مرتبط بوده و مجموعا یک منظومه‏ی منظم و سیر منسجم را تشکیل می‏دهند.

فراز اول: حمد و صلوات 
این دعا با حمد بر ربوبیت‏خداوند و صلوات بر پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت مکرمش علیهم السلام آغاز می‏شود. 
«الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد نبیه و آله و سلم تسلیما» 
ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است و درود و سلام مخصوص خداوند بر آقای ما پیامبرش و خاندان او باد.

فراز دوم: ثنای بر قضاء 
این فراز که با حمد و ثنای دوباره بر جریان قضای الهی نسبت‏ به اولیائش شروع می‏شود، در واقع دربردارنده‏ی همه‏ی دعا به نحو اجمال است که با عباراتی مختصر، مضامین بعدی دعا را مورد اشاره قرار می‏دهد. 
«اللهم لک الحمد علی ماجری به قضاؤک فی اولیائک . . . و جعلتهم الذریعة الیک و الوسیلة الی رضوانک»
بار خدایا! ستایش فقط تو را سزاست‏ بر آن قضاء و قدری که درباره‏ی اولیا و نمایندگانت جاری شد . . . و آنان را سبب دست‏آویزی به سویت و وسیله‏ای برای خشنودی محضت قرار دادی.

فراز سوم: تاریخ، از آغاز تا تکامل
در سومین فراز از این دعای شریف، ماجرای تفصیلی قضا و حکم الهی در مورد اولیائش مورد بررسی قرار می‏گیرد که در آن، نقطه‏ی شروع تاریخ بشریت و تحولات اساسی و در نهایت، سیر تکاملی آن به سوی عصر حاکمیت‏حضرت بقیة الله علیه السلام که اوج تقرب جامعه‏ی بشری به خدای متعال وهدف نهایی از خلقت است، مورد توجه واقع می‏شود. این فراز با عبارت «فبعض اسکنته جنتک» آغاز می‏گردد و با جمله‏ی «و نحن نقول الحمدلله رب العالمین» به انتها می‏رسد.


فراز چهارم: استغاثه و طلب 
استغاثه به درگاه حضرت حق، آخرین فراز از دعای ندبه را به خود اختصاص می‏دهد: 
«اللهم انت کشاف الکرب و البلوی . . . .» 
خدایا! تویی تنها برطرف کننده گرفتاری‏ها و سختی‏ها . . . .

میرباقری، سید مهدی، نشریه انتظار

اولین پایگاه حکومت جهانی امام زمان (عج)

شروع حکومت جهانى حضرت مهدى (عج) چون پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از مسجد خواهد بود.

مسجد از نگاهى خانه خداست و از نگاهى دیگر، مجلس و جایگاه پیام ‌آوران بزرگ الهى و خانه همه تقوا‌پیشگان است. ضرورت تلاش براى آبادانى و رونق این جایگاه ملکوتی تا آنجاست که یکى از رازهاى تشریح فریضه جهاد، پاسدارى از این پرستشگاه پرعظمت در برابر یورش حاکمان ستمگر است و تاریخ مسجد با تاریخ دین اسلام گره خورده‌، که از شروع بعثت بسیاری از حرکت‌ها و فعالیت‌ها از مسجد صورت گرفته ‌است.

مسجد پایگاه وحدت

مسجد پایگاه عبادت و یاد خداوند متعال و پایگاه جهاد فکرى و تعلیم و تعلم معارف اسلامى و نمایش روح وحدت و یکپارچگى به دشمنان اسلام است. مسجد به عنوان پایگاه عبادت و یاد خداوند متعال و به عنوان پایگاه جهاد فکرى و تعلیم و تعلم معارف اسلامى و همچنین بعنوان پایگاه تجمع نیروهاى رزمنده و اعزام آنان به جبهه و جهاد و مرکز وحدت مسلمان و نمایش روح وحدت و یکپارچگى به دشمنان اسلام مورد استفاده قرار گرفته‌ است.

معنای مسجد

مسجد واژه‌اى عربى از ماده "سجد" است که اسم مکان به معنای محل سجده است زیرا سجده فرد کاملترین مصداق عبادت به شمار می‌رود و نهایت خضوع در برابر خالق هستى است. مسجد خانه دوم هر مسلمان است و تعلق به معبود دارد و خانه خداست، محل پرستش، نیایش و ارتباط با خالق یکتا، غنى و فقیر در آن یکسان است.
اهمیت مسجد بر کسى پوشیده نیست و مانند کعبه، حرم الله است و جنگ در آن حرام و احترامش بر همگان لازم است، مسلمانان نیز بیشتر از هر چیز و هر جاى دیگر به عمران و آبادانى و توسعه مسجد اهتمام می‌ورزند و به شکوه و عظمت آن می‌اندیشند که وجود مساجد مستحکم و باشکوه در سرزمین‌هاى اسلامى دلیل بر این مطلب است. بعد از انقلاب اسلامى مساجد اهمیت بیشترى یافتند و فعالیت‌هاى سیاسی، اجتماعى به خصوص نظامى در مسجد شکل گرفت و مردم از مسجد نهضت را شروع کردند و از آنجا انقلاب به ثمر رسید.

ظهور امام زمان (عج)

ظهور یعنى ظاهر شدن امام زمان (عج) از پس پرده غیبت تا جهان را پر از عدل و داد کند، چنانچه از ظلم و جور پر شده‌است. آنچه که حایز اهمیت است، اهداف و اعمال آن وجود مقدس در دوران ظهور است. در عصر ظهور چون فتنه‌ها زیاد می‌شود، بسیاری از مکان‌ها در اثر این فتنه‌ها و فسادها، آلوده می‌شوند و کمتر مکان سالم در دنیا پیدا می‌شود که محیط سالم داشته باشد.

مسجد محلی برای شناخت خدا

از طریق مسجد می‌شود راه‌هاى اطاعت خدا را شناخت و با زندگى رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام آشنا شد تا انسان زندگى خود را رنگ و بوى اهل بیت بدهد و مؤمن مخلص به کسی می‌گویند که کارهایش براى جلب رضایت خدا باشد و از خدا و رسولش و جانشینان بر حق ایشان اطاعت کرده باشد، رفتن به مسجد انسان را به این مقام راهنمایى می‌کند و در اثر مداومت رفتن به مسجد انسان به درجه عالى اخلاص و ایمان می‌رسد.
محیط مسجد اثر تربیتى خاصی دارد و انسان را به مقام صدیقین و شهدا می‌رساند و کسى که به این مقام برسد آن همان متقین و مخلصین هستند که این افراد در آخر‌الزمان هستند که زمینه ظهور امام زمان (عج) را فراهم و خودشان را براى جنگ با کفار دررکاب امام زمان علیه السلام آماده می‌کنند.

نیروهاى مؤمن و مخلص زمینه‌سازان ظهور

نیروهای مخلص و مؤمن وقتى زندگیشان را بر اساس دستورات قرآن و فرمایش معصومین علیهم السلام تنظیم کردند، اجامعه را در سایه خودسازى متوجه حقایق احکام متعالیه اسلام خواهند کرد و بنا به فرموده قرآن در سوره شریفه بقره آیه سوم، اولین صفت متقین ایمان به غیبت، یعنى ایمان به جهان عالم غیب که گسترده‌تر از این جهان است بوده و یکى از مصداق‌هاى غیب و زندگى، وجود مقدس امام زمان علیه السلام است که از اول با غیب گره خورده‌است و تمامى مراحل و لحظات زندگى مبارک ایشان با غیب آمیخته است تا اینکه به غیبت صغرى و غیبت کبرى می‌رسد.
اکثر مساجد به دست مبارک امام زمان علیه السلام می‌رسند چون مسجد اولاً تنها مکانى است که کاربرد آن عوض نمی‌شود و فقط براى عبادت خداوند ساخته شده است و همیشه هم در این راستا مورد استفاده قرار می‌گیرد و ثانیاً کارهایى که براى تقریب به خدا و از روى اخلاص صورت گیرد باقى خواهند ماند و آثارى که با اخلاص ساخته شود و بنا نهاده شود ماندگار هستند و به دست مبارک صاحب‌الامر در این دنیا خواهند رسید.

رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

«من بنى‌لله مسجداً لا یرید به ریاء و لا سمعة بنى الله له بیتاً فى الجنة؛ هر کسی براى خدا مسجدى را بسازد و آن را براى ریا و خودنمایى به کار نبرد خداى تعالى در بهشت خانه‌ای براى او بنا می‌کند» بناى مسجد ثواب خانه بهشت دارد که از روى اخلاص ساخته شود پس مساجدى که از روى اخلاص بنا شده‌اند به دست ایشان خواهد رسید و امام زمان (عج) آن مساجد را آباد خواهند کرد تا مردم از آن مساجد برای عبادت خدا و رسیدگى به امور دینى و دنیایى استفاده ‌کنند.

ارتباط مسجد با حکومت اسلامى

مسجد به عنوان یک نهاد سیاسى پر تحرک در جامعه اسلامى مطرح است در شروع حکومت سیاسى دین اسلام و ابقاء آن حکومت اسلامى مسجد نقش مهمى ایفا کرده‌است و بسیاری از مسایل مهم سیاسى با مساجد آمیخته است.

شروع حکومت اسلامى و اداره آن از مسجد

وقتى سیره و زندگى پیامبر اسلام را بررسى می‌کنیم در سال‌هاى آغازین دعوت به اسلام از مسجدالحرام به عنوان یک سنگر تبلیغى و ارتباطى در راستاى پیشبرد رسالت خود استفاده می‌کرد با اینکه قریش و کفار بر ایشان سخت می‌گرفتند اما هر وقت فرصت می‌یافتند در مسجدالحرام مذاکراتى را با برخى از هیئت‌ها انجام می‌دادند. بعد از هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و با ورود ایشان به مدینه بى‌درنگ مسجدالنبى بنا شد و قلب فعالیت‌های تبلیغى و فرهنگى و اجتماعى و سیاسى مسلمانان شد و این نهاد مقدس در حقیقت براى حیات سیاسی و اجتماعى و پیدایش تشکل سالمى در جامعه آن روز همچون قلبى تپنده بود، قضاوت و رسیدگى به دعاوى توسط پیامبر اسلام در مسجد صورت می‌گرفت و مذاکرات و گفت و گوهای سیاسى حضرت با افراد و هیئت‌هاى اعزامى از قبایل و طوایف گوناگون در مسجد انجام می‌گرفت و پیمان بیعت با تازه مسلمانان در مسجد منعقد می‌شد.

مسجد و ظهور امام زمان (عج)

شروع و ادامه حکومت اسلامى در زمان رسول خدا از مسجد بوده است و همچنین وصى بر حقش، حضرت على علیه السلام در مسجد حکومت را تشکیل داد و اداره حکومت هم از مسجد بوده، در این راستا معلوم است که شروع حکومت جهانى حضرت مهدى علیه السلام از مسجد خواهد بود و بعضى روایات مؤید آن است که حضرت حجت (عج) در آغاز کار با اندکى از یاران ظهور می‌کند و از مسجدالحرام ظهورش شروع می‌شود.

امام باقر علیه السلام فرمودند:
«همانا قائم ما از راه کوه ذى طوبى با 313 مرد به عدد رزمندگان جنگ بدر می‌آید تا اینکه به حجر‌الاسود تکیه داده و پرچم پیامبر (ص) را می‌افرازد.» بنابراین روایت شروع نهضت جهانى حضرت مهدى علیه السلام از مسجدالحرام است و از آنجا به دنیا پیام خواهد داد و ندای ملکوتى انا المهدى را به گوش جهانیان رسانده و برای فتح جهان از مسجد شروع خواهد کرد.

مسجد در عصر ظهور
با توجه به افکار شیطانى که در آخرالزمان شیوع پیدا می‌کند و در اثر تهاجم فرهنگى برخی از مردم به فساد و انحراف کشیده می‌شوند و موجب نزول بلاها و گرفتاری‌ها و مشکلاتى در جامعه می‌شود اما بنا به فرمایش رسول اکرم صلی الله علیه وآله اهل مسجد در امانند، ایشان می‌فرمایند:

«اذا نزلت الافات عوفى اهل المسجد؛ هنگامى که مشکلات و بلاها (براى اهل زمین) نازل می‌شود اهل مساجد درامانند.» با توجه به این حدیث اهل مسجد از انحرافات در امان هستند و افکار شیطانى در آنها اثر نخواهد کرد و تهاجم فرهنگى را پاسخ داده و خودشان را نجات می‌دهند و از فساد و انحرافات در امان می‌مانند و به خاطر همین دچار بلاها و گرفتاری‌ها و مشکلاتی که در آخرالزمان پیش می‌آید نمی‌شوند.

جهاد اکبر در عصر ظهور
مبارزه با نفس جهاد اکبر است در آخرالزمان مؤمنین باید شب و روز در جهاد اکبر باشند تا از انحرافات و تهاجمات فرهنگى در امان بمانند، این جهاد با رفتن به مسجد انجام می‌گیرد. رسول خدا صلی الله علیه وآله می‌فرماید:

«الغدو و الدواج الى المساجد من الجهاد فى سبیل الله؛ شب و روز به سوی مسجد شتافتن از اقسام جهاد کردن در راه خداست.» دو نوع جهاد وجود دارد که جهاد اصغر همان جنگ با کفار و دشمنان خارجى است و جهاد اکبر، جهاد و مبارزه با نفس اماره است و چون در آخرالزمان انواع هجمه‌های شیطانى براى فریب انسان و انواع خواهش‌های نفسانى در جامعه رواج پیدا می‌کند باید جهاد اکبر انجام دهد، بنابر روایت براى این جهاد بهترین جا و وسیله مسجد است که انسان در این زمان با رفتن به مسجد از این هجمه‌ها و فریب‌هاى شیطانى و خواهش‌هاى نفسانى ایمن می‌ماند.


 خبرگزاری شبستان، بااندکی تصرف

امکان دیدار ...

امکان شرفیابی به خدمت حضرت امام عصر علیه‌السلام در غیبت کبری
پرسش:
نموده‌اند که با سندهای معتبر، در کتابهای مشهور ثبت و ضبط است. با اینکه در نامه حضرت به علی بن محمد سمری نایب چهارم از «نواب اربعه» در عصر غیبت صغری، اعلام شده است که:
«غیبت کامل آغاز شده و هر کس پیش از «خروج سفیانی» و «صیحه آسمانی» ادعای مشاهده نماید، کذّاب و مفتری است».

بنا بر این چون آن حکایات به هیچ وجه قابل خدشه نیست، این توقیع را چگونه باید تفسیر کرد؟
پاسخ:
این توقیع، اعلام پایان یافتن «غیبت صغری» و شروع «غیبت کبری» است در آن به جناب «علی بن محمد سمری» امر شده است که به احدی وصیت ننماید که بعد از او قائم مقام او و نایب خاص باشد و نیز اعلام صریح بطلان ادعای افرادی است که در غیبت کبری، ادعای نیابت و سفارت خاصه و وساطت بین امام و مردم می‌نمایند.
بنابر این، چنانکه بعضی بزرگان هم فرموده‌اند، ممکن است مراد از اینکه «مدّعی مشاهده» کذاب و مفتری خوانده شده است، کسانی باشند که ادعای نیابت کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه بین امام و مردم معرفی نمایند; و همین حکایات و وقوع تشرف اشخاص به خدمت آن حضرت هم، قرینه و دلیل است براینکه در این توقیع، نفی مطلق مشاهده و شرفیابی مراد نیست، بلکه مقصود نفی ادعائی است که دلیل بر تعیین شخص خاصی به نیابت باشد.
ممکن است مراد از نامه مذکور نفی ادعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنی اگر کسی مشاهده و ارتباط را به اختیار خود ادعا کند، به این صورت که هر وقت بخواهد خدمت امام علیه‌السلام شرفیاب می‌شود یا ارتباط پیدا می‌کند، کذّاب و مُفتری است و این ادعا از احدی در غیبت کبری پذیرفته نیست، یا اینکه چنین کسی که این سمت را به راستی داشته باشد، پیدا نخواهد شد و اگر هم کسی آن را دارا باشد، از دیگران مکتوم می‌دارد و به کسی اظهار و افشا نمی‌نماید.
بنابر این، هم شرفیابی اشخاص به حضور آن حضرت ثابت است و هم کذب و بطلان ادعای کسانی که در غیبت کبری ادعای سفارت و نیابت خاصّه و وساطت بین آن حضرت و مردم را می‌نمایند، معلوم است.

پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت‌الله صافی گلپایگانی

ابراز دوستى به حضرت مهدى علیه السلام وظیفه‏اى در عصر غیبت

«ابراز ارادت‏» به ساحت قدسى حضرت مهدى علیه‏السلام، از مهمترین وظایفى است که منتظران آن امام عزیز در عصرغیبت دارند. این مهم مفهومى است که مى‏تواند مصادیق مختلفى داشته باشد مانند دادن صدقه به قصد سلامتى آن امام همام، هدیه کردن ثواب اعمال واجب یا مستحب به آن حضرت و مواردى از این قبیل.

تردیدى نیست که این ابراز ارادت، گذرگاهى جهت ازدیاد معرفت و محبت نسبت‏ به آن عزیز غایب از نظر است و معرفت و محبت، معبرى است تا به آن امام بزرگوار تقرب بیشترى حاصل کنیم . این نوشتار را به دو مصداق موضوع یاد شده اختصاص داده‏ایم:

اول:

دادن صدقه به قصد سلامتى امام عصرعلیه‏السلام، از جمله تکالیفى است که منتظران آن امام بزرگوار در عصرغیبت ‏بر عهده دارند. بدون شک آن حضرت بى‏نیاز از آن است که منتظران، براى سلامتى‏اش صدقه بدهند، ولى همان طور که گفته شد، ابراز ارادت به آن بزرگوار و اعلام تبعیت از آن حضرت نشانه‏ها و علائمى دارد که از آن جمله مى‏توان علاقه به سلامتى حضرتش را عنوان نمود. و این کار- همان طور که در زندگى شخصى خودمان با دادن صدقه تامین مى‏شود – نسبت ‏به آن امام بزرگوار هم سارى و جارى است. مضافاً این که بنا به روایتى از رسول مکرم اسلام؛ هیچ بنده‏اى ایمان نیاورد مگر آن که من نزد او از خودش محبوبتر باشم، و خاندانم از خاندانش نزد او محبوبتر باشند و عترت من نزد او از عترت خودش محبوبتر باشند و ذات من از ذات خودش نزد او محبوبتر باشد. (1)با این حساب، اگر براى سلامتى خود، یا خانواده خودمان صدقه مى‏دهیم، این کار براى کسى که از ما و خاندانمان عزیزتر است اولى مى‏باشد؛ و چه کسى در این خصوص عزیزتر و شایسته ‏تر از حضرت مهدى علیه‏السلام؟ بر همین اساس است که مرحوم «سید بن طاووس‏» به فرزندش چنین سفارش مى‏کند:
«... پس در پیروى و وفادارى ... نسبت ‏به آن حضرت به گونه‏اى باش که خداوند و رسول او و پدران آن حضرت و خود او از تو مى‏خواهند و حوائج آن بزرگوار را بر خواسته‏هاى خود مقدم بدار؛ آن هنگام که نمازهاى حاجت را به جاى مى‏آورى، صدقه دادن از سوى آن جناب را پیش از صدقه دادن از سوى خودت و عزیزانت قرار بده ...» (2)
چه نیکوست منتظران امام عصرعلیه‏السلام، روزانه به قصد سلامتى آن امام همام مبلغى به نیازمندان صدقه بدهند.
بدیهى است آن حضرت را به این صدقات نیازى نیست، ولى همان طور که گفته شد این کار ابراز ارادت به ساحت قدسى آن امام شریف و گذرگاهى است تا کسب محبت و تقرب به آن بزرگوار حاصل آید. مضافاً این که برحسب روایات متعدد، اعمال ما هر از چند گاه خدمت‏ حضرتش عرضه مى‏شود و چون آن بزرگوار، این مقدار وفادارى را از ناحیه منتظرانش مشاهده کنند، خرسند مى‏گردند و کدام توفیق براى منتظران از این بالاتر که لبخند رضایت و خرسندى بر لبان امام خود - که جان عالمیان فدایش باد - بنشانند؟ و اگر ما عملا خواستار سلامتى حضرتش باشیم و در این راه از بذل مال دریغ نکنیم، آیا آن منبع فیض، سلامتى ما را از خداوند نخواهد خواست؟

دوم:

هدیه دادن ثواب اعمال مستحب به آن امام شریف از دیگر مصادیق ابراز ارادت به آن حضرت است. در زندگى روزمره هدیه و چشم ‏روشنى گذرگاهى براى اعلام دوستى و نیز رفع کدورتها است. روایات فراوانى از پیامبراکرم صلى‏الله علیه ‏و آله، در این خصوص وارد شده است. به دو روایت‏ بسنده مى‏کنیم:- به یکدیگر هدیه بدهید تا رشته محبتتان استوار شود؛ زیرا هدیه محبت را بیفزاید و کینه و کدورت را از میان ببرد. (3)

همچنین آن بزرگوار فرمود:
- هیچ کس نباید هدیه برادرش را رد کند، اگر توانست آن را عوض دهد. (4)
هدیه کردن ثواب و پاداش اعمال پسندیده به امام عصرعلیه‏السلام، از زیباترین و مستقیم ‏ترین راه هایى است که بیانگر ابراز محبت و وفادارى به آن حضرت است و همان طور که در بحث صدقه به قصد سلامتى آن امام همام گفته شد؛ آن بزرگوار را به این هدایا نیازى نیست، بلکه ما به ابراز مودت و دوستى نسبت ‏به آن حضرت نیازمندیم و براى رسیدن به این مطلوب، کدام راه مستقیم‏تر از هدیه کردن پاداش اعمال نیکو به آن امام عزیز؟
مرحوم «صدرالاسلام همدانى‏» در کتاب «تکالیف الانام فى غیبة الامام‏» یا «پیوند معنوى با ساحت قدس مهدوى‏» مى‏نویسد:
از جمله تکالیف بندگان در عصر غیبت امام عصرعلیه‏السلام، هدیه کردن ثواب طاعات و عبادات اعم از واجب و مستحب به آن حضرت و پدران بزرگوار ایشان است؛ زیرا این کار باعث قبولى عبادات و ازدیاد طاعات زیاد بنده خواهد شد.

و در ادامه و به نقل از « سید بن طاووس‏» روایتى را چنین مى‏آورد:
کسى که ثواب نماز خود را - چه واجب و چه مستحب - براى رسول خدا صلى‏الله علیه ‏و آله، امیرمؤمنان و اوصیاى گرامى او قرار بدهد، خداوند ثواب نمازش را چند برابر مى‏کند ... و پیش از جدا شدن روح از بدنش به او مى‏گویند: اى فلان! دلت ‏خوش و چشمت روشن باد بدانچه خداوند متعال براى تو مهیا کرده است ... .(5)

هدیه کردن پاداش اعمال به امام عصرعلیه‏السلام، منحصر به ثواب نماز نیست، ثواب و پاداش هر گونه اعمال خیر را مى‏توان مشمول این نکته قرار داد. چنان که مرحوم «سید محمد تقى موسوى اصفهانى‏»، قرائت قرآن و غیره را مشمول این نکته دانسته است. (6)همچنین مرحوم طبرسى در«النجم الثاقب‏» حج کردن به نیابت از سوى آن حضرت را عنوان نموده و این کار را از قدیم در میان شیعیان امرى مرسوم دانسته است. (7)
هدیه نمودن پاداش اعمال نیک به ساحت قدسى حضرت مهدى علیه‏السلام، امر پیچیده‏اى نیست و به مقدمات عریض و طویلى نیاز ندارد، همین که انسان نیت کند ثواب این عمل نیک هدیه‏اى براى امام عصرعلیه‏السلام باشد، کفایت مى‏کند. چنان که راوى از امام سؤال کرد چگونه نماز خود را هدیه کند؟ امام جواب داد: ثواب نماز خود را براى پیامبر صلى‏الله علیه ‏و آله، و یا هر کدام از ائمه علیهم‏السلام، نیت مى‏کند و پس از سلام نماز بگوید: اللهم انت السلام و منک السلام یا ذاالجلال و الاکرام، صلى الله على محمد و آل محمد.» اینها رکعاتى بود هدیه به بنده‏ات محمد بن عبدالله ... .» (8)

طبیعى است که این هدیه مى‏تواند به هر کدام از معصومین دیگر از جمله حضرت مهدى علیه‏السلام تعلق بگیرد. از اینها بگذریم هدیه دادن پاداش اعمال نیک به حضرت ولى‏عصرعلیه‏السلام، همان طور که گفته شد موجب قبولى و ازدیاد پاداش اعمال مى‏گردد و در حقیقت این کار مُهر تضمینى است‏ بر قبولى عمل به شرط برخوردارى از سایر شرایط.
چه نیکو و پسندیده است که منتظران در غیبت امام خود، به آن حضرت ارادت ورزند و با دادن صدقه به قصد سلامتى آن حضرت و نیز اهداى پاداش اعمال پسندیده - چه واجب و چه مستحب - به آن عزیز غایب از نظر اعلام محبت کنند.

..................

پى‏نوشت ها:
1 . سید محمد تقى اصفهانى، مکیال المکارم، ترجمه، ج‏2، ص‏297.
2 . همان، ص ‏288/ النجم‏الثاقب، ترجمه، ص‏773 .
3 . نهج ‏الفصاحه،حدیث 1189 .
4 . همان، حدیث 2536.
5 . صدرالاسلام همدانى، پیوند معنوى با ساحت قدس مهدوى، ص ‏225.
6 . سید محمد تقى اصفهانى، در دوران غیبت امام مهدى علیه‏السلام، چه کنیم؟ ص‏11.
7 . النجم ‏الثاقب، ترجمه، ص‏774 .
8 . مهر محبوب، سید حسین حسینى، ص‏86 .


سایت تبیان

بقیة الله ؛ انسان کامل

امام خمینی(ره) در مورد وجود مقدس آقا امام زمان (عج) که انسان کامل هستند می‌فرماید:

می‏گویند: «والعصر انْ الانسانَ لفی خُسر .» "عصر"، انسان کامل است، امام زمان علیه السلام است؛ یعنی عصاره‏ همه‏ موجودات. قسم به عصاره‏ همه‏ موجودات؛ یعنی قسم به انسان کامل. (1)

"عصر"، هم محتمل است که در این زمان حضرت مهدی علیه السلام باشد یا انسان کامل باشد که مصداق بزرگش رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه هدی علیهم السلام و در عصر ما حضرت مهدی علیه السلام است. قسم به عصاره‏ موجودات عصر، فشرده‏ موجودات، آن ‏که فشرده‏ همه‏ عوالم است. یک نسخه است، نسخه‏ تمام عالم. همه‏ عالم در این موجود، در این انسان کامل عصاره شده است و خدا به این عصاره قسم می‏خورد. (2) 

حضرت مهدی علیه السلام، ابعاد مختلفه دارد که آن ‏چه که برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست. (3) 

ماه شعبان، شب نیمه‏ شعبان دارد که تالی لیلة القدر است. ماه رمضان، مبارک است، برای این که لیلة القدر دارد. و ماه شعبان، مبارک است‏ برای این که نیمه‏ شعبان دارد.

ماه رمضان مبارک است، برای این که نزول وحی در او شده است ‏یا به عبارت دیگر؛ معنویت رسول خدا، (صلی الله علیه و آله) وحی را نازل کرده است. و ماه شعبان معظم است‏ برای این که ماه ادامه‏ همان معنویات ماه رمضان است. این ماه مبارک رمضان، جلوه‏ لیلة القدر است که تمام حقایق و معانی در او جمع است. و ماه شعبان، ماه امامان است که ادامه‏ همان است. در ماه مبارک رمضان، مقام رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ولایت کلی الهی، بالاصالة تمام برکات را در این جهان بسط داده است و ماه شعبان، که ماه امامان است، به برکت ولایت مطلقه، به تبع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) همان معانی را ادامه می‏دهد ... .  

همان طوری که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی علیه السلام نیز، همان طور حاکم بر جمیع موجودات است . آن، خاتم رسل است و این، خاتم ولایت. آن، خاتم ولایت کلی بالاصالة است و این، خاتم ولایت کلی به تبعیت است . (4) 
.................
پی‌نوشت‌ها:
1- صحیفه‏ نور ، ج 7، ص 225 . 
2- همان، ج 12، صص 170- 171 . 
3- همان، ج 20، ص 83 . 
4- همان، ج 20، ص 249 .

سایت تبیان

انتظار یعنی مقابله با ظلم

امام خمینی(ره) ضمن سخنانی انتظار را معنا کرده و در مورد نحوه انتظار می‌فرماید:
ما منتظران مقدم مبارکش، مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولی عصر علیه السلام حاکم کنیم و از تفرقه و نفاق و دغل‏بازی بپرهیزیم و رضای خداوند متعال را در نظر بگیریم. (1) 

برای این ‏که گسترش بدهند عدالت را . برای این ‏که حکومت را تقویت کنند. برای این ‏که ان شاءالله، اسلام را به آن طور که هست، در این مملکت پیاده کنیم و مسلمین جهان نیز اسلام را در ممالک خودشان پیاده کنند و دنیا، دنیای اسلام باشد و زور و ظلم و جور از دنیا برطرف بشود و مقدمه باشد برای ظهور ولی عصر ارواحنا له الفداء . (2) 

این چیزی که ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمی‏شود. بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست . (3) 

فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم . کار را هم‏چو بکنیم که مهیا بشود عالم، برای آمدن حضرت علیه السلام . (4) 
.................
پی‌نوشت‌ها:
1- صحیفه‏ نور ، ج 15، ص 22 . 
2- همان، ج 15، ص 170 . 
3- همان، ج 19، ص 154 . 
4- همان، ج 20، ص 199 .

سایت تبیان

برداشت‏های انحرافی از انتظار

بعضی‏ها انتظار فرج را به این می‏دانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان علیه السلام را از خدا بخواهند.

 اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند، بلکه بعضی از آنها را که من سابقا می‏شناختم، بسیار مرد صالحی بود. یک اسبی هم خریده بود. یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب علیه السلام بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می‏کردند و نهی از منکر هم می‏کردند و امر به معروف هم می‏کردند، لکن همین. دیگر غیر از این کاری ازشان نمی‏آمد و به فکر این هم، که یک کاری بکنند، نبودند . 
یک دسته‏ دیگری بودند که انتظار فرج را می‏گفتند: این است که، ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه می‏گذرد، بر ملت‏ها چه می‏گذرد، بر ملت ما چه می‏گذرد . به این چیزها، ما کار نداشته باشیم . ما تکلیف‏های خودمان را عمل می‏کنیم. برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء الله درست می‏کنند . دیگر ما تکلیفی نداریم . تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آن چه در دنیا می‏گذرد یا در مملکت ‏خودمان نداشته باشیم . این‏ها هم یک دسته‏ای، (از) مردمی بودند که صالح بودند .

یک دسته‏ای می‏گفتند: که خوب! باید عالم پر (از) معصیت ‏بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می‏خواهند بکنند، گناه‏ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود . 
یک دسته‏ای از این بالاتر بودند. می‏گفتند: باید دامن زد به گناه‏ها. دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت علیه السلام تشریف بیاورند. این هم یک دسته‏ای بودند که البته در بین این دسته، منحرف‏هایی هم بودند. اشخاص ساده‏لوح هم بودند. منحرف‏هایی هم بودند که برای مقاصدی، به این امر دامن می‏زدند . 
یک دسته‏ دیگری بودند که می‏گفتند: هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت‏ باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی که بازیگر نبودند مغرور بودند به بعض روایاتی که وارد شده است ‏بر این امر که هر علمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن عَلَم، عَلَم باطل است . آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتی باشد. در صورتی که آن روایات که هر کس عَلم بلند کند عَلم مهدی، (اگر) به عنوان مهدویت‏ بلند کند. حالا ما فرض می‏کنیم که یک هم‏چو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست که ما تکلیف‏مان دیگر ساقط است . یعنی خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن؟ این معنا که ما دیگر معصیت ‏بکنیم تا حضرت صاحب بیاید. حضرت صاحب که تشریف می‏آورند، برای چی می‏آیند؟ 
فساد را از بین ببرند. ما بر خلاف آیات شریفه‏ قرآن، دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای این که حضرت بیایند.

حضرت بیایند چه می‏کنند؟

حضرت می‏آیند می‏خواهند همین کارها را بکنند. الآن دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد! به حسب رای این جمعیت که بعضی‏شان بازیگرند و بعضی‏شان نادان، این است که ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام! هر کسی نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است، برای این ‏که حضرت دیر می‏آیند! و هر کسی دعا کند به صدام، برای این ‏که، این فساد زیاد می‏کند . ما باید دعاگوی آمریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم و دعاگوی اذناب‌شان، از قبیل صدام باشیم و امثال اینها، تا این که اینه‏ا عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند! بعد حضرت تشریف بیاورند، چه کنند؟ 
حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند . همان کاری که ما می‏کنیم و ما دعا می‏کنیم که ظلم و جور باشد، حضرت می‏خواهند همین را برش دارند . ما اگر دست‏مان می‏رسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم . تکلیف شرعی ماست. منتها ما نمی‏توانیم . اینی که هست، این است که حضرت، عالم را پر می‏کنند از عدالت . نه شما دست ‏بردارید از این تکلیف‏تان، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید.


صحیفه‏ نور ، ج 20، صص 196- 197 .